جار و مجرور

ساخت وبلاگ
مقدمه 

در قواعد زبان عربی یا هر زبان دیگری همیشه اجزایی از جمله اصلی هستند و اجزایی هم فرعی که معمولا آن‌ها را قید می‌نامند . البته این فرعی بودن به معنای بی‌ارزش بودن نیست و با حذف آن‌ها معنا ناقص می‌شود .

در زبان عربی مبتدا و خبر در جمله ی اسمیه یا فعل و فاعل در جمله ی فعلیه اجزای اصلی جمله به شمار می‌آیند . به هر حال مسند (معادل خبر و فعل) و مسند الیه (معادل مبتدا و فاعل) غیر قابل حذف هستند و باید ذکر شوند . اما همان‌طور که اشاره شد این‌ها گاهی کافی نبوده و اجزای فرعی هم لازم می‌شوند که عبارتند از ۵ نوع مفعول ، جار و مجرور ، حال ، تمییز و... . 

اصل جار و مجرور

آیا تا به حال از خودتان پرسیده اید جار و مجرور چه زمانی به کار می‌رود و چه جایگاهی در جمله دارد ؟

در پاسخ باید گفت که جار و مجرور یا حقیقی است یا ظاهری . حقیقی یعنی این‌ که حرف جر زائد نباشد که در آن صورت ظاهری می‌شود . مثلا وقتی نفی یا استفهام با حرف جر "من" به کار برود ، من حرفی زائد واقع می‌شود . مثلا : لا أعلم من شيءٍ . = لا أعلم شيئاً . که شيء در جمله ی اول لفظا مجرور اما محلا منصوب است چرا که در جایگاه مفعول به قرار دارد . یا مثلا ما نحن بمسبوقين . که باء حرف جر زائد و برای تأکید است و همراه لیس و ما به کار می‌رود . همچنین رُبّ که در جایگاه مبتدا واقع می‌شود و... .

اما اگر حقیقی باشد متلق به یک کلمه‌ای دیگر است ... 

متعلّق

هر جار و مجرور (حقیقی) یا هر ظرفی متعلق به یک فعل یا اسم است و بدون تعلق نمی‌توان آن را در جمله آورد . مثلا أنا أعيش في إيران . که في إيران متعلق به فعل أعيش است . و همچنین بدون تعلق نمی‌توان جار و مجرور به کار برد مثل فارسی که بی ‌معناست اگر بگوییم از شما کتاب . باید فعلی مانند می‌خرم ، می‌آموزم و... که با از به کار برود در جمله باشد . همان طور که حال هم نیاز به فعلی دارد که به آن عامل حال می‌گوییم (مثلا أنا قويا غلط ، أنا أسعى قويا صحيح) ، جار و مجرور هم به یک عامل نیاز دارد تا به آن متعلِّق شود . به آن عامل که تعلق به آن صورت می‌گیرد ، متعلَّق گفته می‌شود . 

مثال تعلق به فعل : أنا أذهب إلى السوق ؛ إلى السوق متعلق به أذهب

مثال تعلق به اسم : هذا بعيد منكم ؛ منكم متعلق به بعيد كه خودش خبر است (نقش وجایگاه عامل مهم نیست)

ویژگی‌ها

 تعداد : تعداد متعلق مهم نیست و آزادید هر چند تا لازم بود به کار ببرید . مثلا : أعوذ بالله من الشيطان الرجيم ؛ که بالله و من الشیطان هر دو متعلق به أعوذ هستند .

 تقدیم و تأخير : گاهی متعلِّق بر متعلَّق مقدم می‌شود مثلا إن الله على كل شيء شهيد ؛ که علی كل شيء به شهید که پس از آن آمده تعلق دارد .

 فاصله : گاهی هم میان آن دو فاصله می‌افتد مثلا زاغت الأبصار عنهم ؛ که الأبصار میان زاغت و عنهم حایل شده است .

حذف : گاهی متعلَّق با وجود قرینه ی کافی حذف می‌شود . به این نوع ظرف یا جار و مجرور ، مُستَقَرّ گفته می‌شود که در آن معانی بودن ، ثبوت ، وجود داشتن ، قرار داشتن و ... مطرح است ؛ و به غیر آن لغو می‌گویند چرا که معنای اصلی و اسنادی ندارد .

 مثال برای مستقر : أنا (موجود) في البيت ؛ موجود که خبر بوده و وجوبا حذف شده . در کتاب‌های ابتدایی به شما می‌گفتند خبر می‌تواند شبه جمله باشد که این بیان علمی نبود . 

مثال برای لغو : هو يسمع إلى الصوت ؛ إلى الصوت جانشین چیزی نبوده و معنای بودن و قرار داشتن هم ندارد بلکه متعلق به يسمع است پس لغو است . 

(فرقی ندارد جار و مجرور یا ظرف ؛ أنا عندَ المسجد که عند ظرف مستقر محسوب می‌شود)

 اختصاص حرف جر : طبیعتا هر حرف جری در جای مناسب خود به کار می‌رود . شما نمی‌توانید بگویید أشتري عليكم كتابا ؛ بلکه باید از منکم استفاده کنیم . این چنین است که شهد با علی (شاهد بودن بر چیزی) ، سكن با في (زندگی کردن در جایی) ، إحساس با ب (چیزی را حس کردن) و... به کار می‌رود .

تفاوت معنايى حروف جر : هر حرف جری معنای خاصی را می‌رساند :

علی : ۱) معمولا برای استعلا و برتری یا غلبه مثلا فضّل على ، أنعم على ، غلب على و... ۲) به معنای ضد و علیه مثلا : عليها ما اكتسبت ولها ما كسبت . ٣) به معنای نسبت دادن مثلا هين/غالي/صعب/... على فلان ٤) گاهی معنای مکان مثلا على الأرض (روی چیزی) ...

 في :  برای مکان (در) که کلی است و می‌تواند ظاهری باشد مثلا في البيت و یا این که باطنی و مفهومی باشد مثلا اختلف في ...

لِ : ۱) به معنای مالکیت و اختصاص مثلا له الأسماء الحسنى ۲) به معنای نسبت مثلا هذا خير لنا ...

من : ١) ابتدا که معمولا با إلى به کار می‌رود ؛ مثلا من أول الطريق  ٢) به معنای گرفتن ، طلب و...  ؛ مثلا أريد منك... ٣) جزء ؛ مثلا منكم الذين ... ٤) نفی و عکس معنای اول ؛ مثلا رغب من (کراهت) ...

إلى : ١) غاية و انتها که معمولا با من به کار می‌رود ؛ مثلا إلى النهاية ۲) به معنای اتصال ؛ وصل/عاد/جاء/... إلى المکان ٣) به معنای نسبت ؛ أَحبّ الناس إلى الله ... ٤) برای بیان جهت ؛ إلى المشرق ، إلى اليمين ...

عن : ١) به معنای مِن در کاربرد عادی (از) ۲) نفی و عکس معنای اول ؛ مثلا شغل عن (غافل و رویگردان کرد)

بِ : ١) مساعدت و کمک ؛ مثلا نصل إلى الطريق بالسيارة  ٢) تعدیه ؛ ذهب ب ، جاء ب ... ٣) نسبت ...

  که البته تعلیل یا تعدیه در همه مشترک است . 

واسطه و رابط : حروف جر زمانی به کار می‌روند که نتوانیم یا نخواهیم مستقیما از یک مفعول استفاده کنیم . اگر مستقیم باشد به آن مفعول بی‌واسطه و اگر نیازمند حرف جر باشد آن مفعول با واسطه است .

مفعول له : مثلا أصلّي ل/من/علی حب الله = حباً لله . 

مفعول به : مثلا ذهب به = أذهبه (برد) . 

مفعول فیه : سأجيئكم في يوم = يوما 

مفعول معه : جلست مع علي = وعليا  (مع ظرف است)

مفعول مطلق اسمش روشه ! مطلق و آزاده ! حرف جر معادل نداره ! 

بنابراین هر فعل یا اسمی با حرف جر مربوط خود به کار می‌رود . گاهی چند حرف جر با معانی متفاوت با یک فعل کاربرد دارند ؛ مثلا رغب في به معنای دوست داشتن ، رغبت کردن و رغب إلى به معنای خواستن معنای نزدیکی دارند اما عن معنای عکس به آن می‌دهد پس رغب عن معنای کراهت و نفرت می‌دهد ؛ همین‌طور شغل إلى/عن ، تولى إلى/من و... .

 چند فعل پرکاربرد با حرف جر خود

افعال حرکتی ذهب ، راح ، أتى ، جاء ، طار ، سافر و ... با من و إلى به معناى از ... تا ، به ... به کار می‌روند .

 ذهبت من البيت إلى المسجد . (نکته : جاء إلى استثنائا مستقیم هم به کار می‌رود مثلا جاءه = جاء إليه)

 قضى على... = حکم کردن ، ضربه ی نهایی را زدن بر...

ودّ/حنّ/رغب/مال/اشتاق إلى... = دوست داشتن و خواستن ، عشق و اشتیاق به ...

غاب/بعد/راح  عن/من... = رفتن و ترک کردن ...

كتب... على/ل... = واجب کردن ، مُقَدَّر کردن ... بر ...

 مات/داب في... = مردن و سوختن در [عشق] ...

نادى/نده على/ل/مستقيم ... = صدا زدن ...

 سمع/استمع إلى... = گوش دادن به ...

أعرض/تولى عن... = رویگردان شدن از ...

خاف من... = ترسیدن از ...   ___   خاف علی... = نگران ... شدن  

شغل إلى ... = مشغول کردن به ...  ___ شغل عن... = غافل کردن از ...

 فكّر/افتكر في... = فکر کردن به ... ___ فکّر... ب... = ... را به یاد و فکر ... انداختن

باح ب... = فاش کردن [راز] ... 

هم‌ّ ب... = قصد ... را کرد

قواعد نفی در گویش مصری...
ما را در سایت قواعد نفی در گویش مصری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : learnarabic بازدید : 131 تاريخ : سه شنبه 24 بهمن 1396 ساعت: 12:02